باور نمی‌کنم که اینقدر سریع دو ماه از سال تحصیلی جدید گذشته! هنوز خاطره‌های تابستان در ذهن من بسیار قوی و نزدیک‌اند. هنوز هیجانات و استرس‌های ورود به سال تحصیلی جدید که در واپسین روزهای شهریور داشتم، در خاطرم هست.

اکنون بیست و سوم آبانیم و فقط یک هفته تا پایان ماه دوم سال تحصیلی جدید مانده. امسال من محصّل پایه یازدهم‌ام و کنکور آرام‌آرام در حال نزدیک‌شدن به من است! به‌همین‌دلیل امسال در آزمون‌های کانون نیز شرکت می‌کنم تا زمانی که کنکور با همان قدم‌های آرام خود به من و دوستانم رسید، غافلگیر نشوم و آمادگی لازم را داشته باشم. آزمون اول قلم‌چی را به‌علت ثبت‌نام دیرهنگام از دست دادم. در دو آزمون دیگری که شرکت کردم، نتیجه‌ی دلخواهم را به‌دست نیاوردم، ولی با این وجود به‌نظرم به‌عنوان اولین آزمون‌ها بد نبودند و از میان همکلاسی‌هایم نتیجه بهتری کسب کردم. برای آزمون‌های پیش‌رو، باید تمرکز بیشتری روی برخی درس‌های اختصاصی (مانند فیزیک و زیست‌شناسی) و برخی درس‌های عمومی (مانند فارسی) قرار دهم تا درصدهای نسبتاً پایین در این درس‌ها را جبران کنم. البته هدف من در امسال درس‌خوندنِ منظم و با برنامه (نه با ساعت مطالعه‌ی زیاد) و همچنین تقویت پایه است.

برای این یک ماه و خورده‌ای یک کارنامه هم دریافت کردیم که من به رتبه‌ی نخست کلاس نائل شده‌ام :)

بسیاری از معلم‌هایمان تغییر کرده‌اند و در بعضی درس‌ها بهتر و برخی درس‌ها ضعیف‌تر شده‌اند. بسیاری از بچه‌ها (از جمله خودم) در مورد معلم دینی اعتراض داشتیم و از مدیر درخواست کردیم تا معلم‌مان را تغییر دهد و ترجیحاً همان معلم سال دهم را برایمان بگذارد. ولی این اعتراضات به نتیجه‌ای نرسید. همین‌طور بچه‌ها برای درس‌های زیست‌شناسی و فیزیک معلم‌های بهتری که در مدرسه‌ی ما برای دوازدهمی‌ها درس می‌دهند را می‌خواستند، که معلم‌های دیگری نصیب‌مان شد (هرچند این معلم‌ها هم بد نیستند). از سوی دیگر امسال برای دروسی مانند ریاضی، عربی، فارسی و مخصوصاً زبان دبیران بهتری داریم. معلم زبان سال قبل‌مان تمام مطالب را سرسری رد می‌کرد و می‌گفت شما همه این‌ها رو بلدید :/

و اما در کنار درس، برنامه‌های غیردرسی اندکی را نیز دنبال می‌کنم. هر روز یک قسمت از سریال فرار از زندان را همراه م می‌بینیم. همچنین از ابتدای سال انیمیشن‌های Toy Story 4 و The Lion King را هم دیده‌ام. اما متأسفانه در مورد کتاب‌خوانی (که در سه چهار سال اخیر یکی از اجزای جدایی‌ناپذیر زندگی‌ام بوده) فعالیت چندانی نداشتم. کتاب جانستان کابلستان را که از تابستان اندکی از آن باقی مانده بود را تمام کردم (خواندن‌ش را به شما هم پیشنهاد می‌کنم). از هفته پیش به‌سراغ رمان ناتور دشت رفتم و حدود 100 صفحه از آن را خواندم، ولی دوستش نداشتم و چند روزی است که مطالعه‌ی آن را کنار گذاشتم. هر از گاهی اندکی موسیقی هم گوش می‌دهم تا روحم تازه شود.

و دیگر هیچ. :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها